خفقان

دوران پر خفقانی شده است

دردها داریم اندرون خانه ها

درد بی نانی

درد بی مهری

درد تبعیض

و بدتر از همه 

درد بی ایمانی

می خواستیم بذر آدم را بکاشیم اندرون خانه ها  

خار گشتیم 

سوختیم

باختیم

از وقتی کودکی از بهر بی پولی جان داد

کودکان هم افسرده اند

جوانان در جوانی 

بی آنکه جوانی کرده باشند مرده اند

پیرهامان فرسوده ی روحی شدند

یا خدا رحمی کن بر حال آدمی

ما کجا می رویم با این شتاب لحظه ی

آن همه فرهنگ و ایمان کجا رفته است؟

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.