کجایییییییییییییییییییی

می شود دست هایم را بگیری؟

می شود صدایم کنی

می شود بشنوی مرا

نگاهم کنی 

آغوش بگشایی 

 

و مثل کودکی هایم مواظبم باشی

می شود نوازشم کنی

خیلی تنهام 

بیا باهام حرف بزن دلم گرم شه

یه نشونه ای بده آروم بگیرم


پ.ن: بس می سوزاند این سرمای سوزان بی کسی 

- رنج را با تمام جان نوشته ام...

- خستگی هایم میل رفتن دارند


اما همچنان دعا می خواهم برای یک ثانیه آرامش