اسفند نوشت

اسفند هم تموم شد و تنبلی یا نبودن حس باعث شد هیچ مطلبی کار نکنم.

همیشه عاشق اسفند بودم هم هوای لطیفی داره هم ماه تولدمه هم بوی بهار و تازگی میده 

این روزها حالم بهتره اون بحران روحی رو پشت سر گذاشتم و تقریبا با خودم کنار اومدم تا کمتر اذیت بشم فقط نمی دونم پولی که دادم دست بقیه چرا  بهم پس نمیدن تا بتونم یه جایی مستقل بشم.

یک پله ی سخت رو رد کردم و در کنارش تجربیاتی متفاوت به دست آوردم از آدم ها از نحوه ی ارتباط و اعتماد

اما با تمام این ها حضور هیچ مردی برام قابل تحمل نیست و این اصلا حس جالبی نیست که نامردی تعدادی موجب سلب اعتماد همیشگی بشه 

 

یکی از دوستانم می گفت تهش چی؟ می بخشی؟ گفتم نه نمی تونم ببخشم گفت پس من از تو بخشنده ترم من می بخشم تا دیگران هم منو ببخشند تا خدا منو ببخشه گفتم در سخاوت شما شکی نبوده و نیست.

سخت خودم رو سرگرم کار هنری کردم دیگه پیگیر کار نیستم دیگه استخدامی برام مهم نیست هیچی برام مهم نیست انقدر سخت مشغولم که شب از فرط خستگی نمی دونم کجا و به چه صورت خوابم میبره منی که 17-18 ساله شب بیدارم نمی فهمم چطور خوابم میبره بدون زحمتی

حتی نمی دونم به چه هدفی به چه انگیزه ای 

دعا کنید دوستان سر سفره سال تحویل تا پولی بیاد دستم بتونم مستقل شم حتی یه سویت کوچیک یا حتی یه اتاق کوچک و بی منت


نظرات 2 + ارسال نظر
Amir 1396/12/29 ساعت 15:52 http://mehrekhaterat.blogsky.com/

سلام.
پیشاپیش سال نو رو به شما خوب و عزیزم ، صمیمانه تبریک میگم و امیدوارم سال جدید ، سالی پر از موفقیت ، شادی ، شادکامی و یه سال خفن برای شما باشه با کلی اتفاقای خوبی که داخلش خواهد افتاد که بهترین هستند.[گل][گل][گل]

سلام ممنون
همچنین سال جدید بر شما هم مبارکا باشه و پر از موفقیت و شادمانی باشه براتون

رهگذر 1396/12/27 ساعت 12:47

اینکه مردا برات قابل تحمل نیستن عبور از بحران نیست بلکه خود بحرانه
بیشتر مراقب دلت باش نذار برا هر ناکسی بشکنه

ممنون از نظرتون
قابل تامله

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.