شب آرام

چشمم به وبلاگی خورد که آمده بود یک خانمی را نقد کرده بود که همیشه از غم مینویسه و گویا از دوران مجردی تا الان که متاهل شده و مادر همچنان شعر فروغ و غم نامه منتشر می کنه و در آخر گفته بره پیش روانکاو, بالاخره یک روزهایی وجود داره که آدم حس خوبی داره و نمیشه که همش غم باشه.

یک لحظه این پست باعث شد به فکر برم که توی این دنیای مجازی هم نمیشه آدم مشکلاتش را به دریا بده, شاید اون خانم برای راحت شدن و سبک شدن از غم می نویسه, اصلا شاید مثل من هیچ مونسی نداره توی دنیای واقعی, شایدم اصلا دلش نمیخواد با کسی درد دل کنه و اومده از وبلاگ به عنوان دفترچه ی درد دلش استفاده می کنه.

من خودم روزانه وبلاگ های زیادی رو باز می کنم و مطلبی که خوشم میاد رو لایک میکنم کامنت میذارم جاهایی که حرفی باشه برا گفتن و به نوشته های همه احترام میذارم.

مجبورمون نکردند که غم نامه های دیگران رو بخونیم, از مطلبی خوشت نمیاد مجبور نیستی بخونیش چه رسد به اینکه سال ها دنبالش کنی که بعد این همه عصبانی بشی و نقدش کنی.

این همه آدم توی این جهان مشغول به کاری هستند حالا یکی میاد از درد مینویسه یکی میاد خاطره مینویسه قرار نیست همه نویسنده ی مجرب باشند یا نوشته هاشون باب میل ما

***

گاهی برای چند لحظه هم که شده خدا کسانی رو سر راه آدم قرار میده که توی همون چند لحظه کوتاه باعث میشه کلی حال آدم خوب بشه تا عزمش رو جزم کنه برای باقی مسیر و پشت سر گذاشتن تمام فراز و نشیب ها.

خدایا شکرت که هنوز هم نگاهت روم هست و میشنوی آنچه توی دلم سنگینی می کنه 

مصلحت ها دست توست راه نشانم بده و مسیر رو برامون هموارتر کن 

در سر بالایی های زندگی صبری بیش از این ها به من بده

فقط تو آگاهی چه ها از دستم رفت اما امیدم به تو و بهتر از این هاست

مطمئنم که روزی نوبت من هم خواهد رسید به همین زودی و با طعم تمام شیرینی ها


+ میدونم که منفی بافی و غم نامه نوشتن موجب میشه به هستی فرکانس منفی بدیم اما باز هم حق نداریم به دیگران دستور بدیم که چه بنویسند و چه ننویسند.

+ دریچه ی ذهن آزاد ترین و مختارترین دریچه ای است که بهمون هدیه داده شده و از این دریچه می توان تا عرش کبریایی رسید یا خویش را در فرش زمینی غوطه ور ساخت/.

پ.ن:

از دوستانی که هوامو داشتند و دارند خیلی تشکر دارم.

توی دعاهای قشنگتون منم محتاج دعام


نظرات 5 + ارسال نظر

خوب به نطر منم ادم دوست داره تو وبلاگش هرچی دوست داشت بنویسه.....

حالا میخواد غم نامه باشه یا فحش و دری وری

من خودم حرفایی که جاهای دیگه شاید نتونم بزنم میام اینجا مینویسم سبک میشم
قربونت برم فرانک جان

برای همینه که آدم موجود تنهاییه... حتی تو تنهایی خودش! گاهی خودش نمیتونه خودشو درک کنه!!!چه برسه به دیگران

جمله ی قشنگی بود خودش خودشو نمی تونه درک کنه چه رسد به دیگران
هی دلم همچین یکی میخواد منو درک کنه اما نیست
اصلا همون بهتر که کسی نباشه

Beny20 1396/08/05 ساعت 10:18 http://beny20.blogsky.com

هعی .. کاش یاد بگیریم همدیگه رو کمک کنیم ،
بجای طعنه و‌ کنایه ،، مهربون باشیم ..

مَردم‌ مریض شدن ،
من که حتی اکثر پست هام جنبه مثبت داره ،
کلی میان بهم فحش میدن ...

و‌ ممنووونم
این بُرد خیلی ارزش داشت ،
و همچنین شما دوست قرمزی ،
خیلی لایک داررری ...

واقعا مهربون باشیم عین شما
اصلا هر کی سرخ دوسته مهربونه نه قرمز رنگ عشقه
عجب من تازه ورودم فحش و اینا نداشتم پس حق دارید تاییدمون نکنی
لایک رو شما داری که زحمت دربی رفتن کشیدی
خوش گذشت راستی؟

تارا 1396/08/05 ساعت 07:29

پستت و دیدگاه و منطقت رو دوست داشتم .
یک عده بیمار افسار گریخته ریختن تو فضای مجازی و تراوشات کثیف و بیمارگونه ذهنشون رو نشخوار می کنند برا بقیه

ممنون از نظر شما تاراجان
انگار مجازی رو هم سند زده باشند به نام کسی

سلام نظرتون روی وبلاگم باعث شد از سایتتون بازدید کنم. مطلبتون دقیقا درسته و تو این فضای گسترده مجازی که هرکسی از هر دری که میخواد قلم میزنه مخاطب هم حق انتخاب داره ولی حق محکوم کردن نظرات دیگران رو نداریم.

سلام
لطف کردید خوش اومدید

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.