درهم و برهم

اصلا با این نظریاتی که میگن اگر مدام جملات مثبت رو تکرار کنی حالت خوب میشه و  موفق میشی و غیره موافق نبوده و نیستم.

بخش عظیمی از کتب غیر درسیم مربوط به مباحث موفقیت و روانشناسیه

به نظرم مزخرفترین چیزیه که داخل این کتب دیدم مگر میشه خودمون رو گول بزنیم

از طرفی به انرژی های اطراف شدید معتقدم مخصوصا به انرژی افراد بدتر از همه نوع منفی ش 

 

با وجود همه ی اینها دوست دارم دوباره این حرکت رو تکرار کنم 

تا بدین وسیله بتونم به زندگی عادیم برگردم شاید

هر چند اعتقادی بهش ندارم

از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر

امشب خیلی به خودم فحش دادم به خریت و حماقتم 

اما بازم دست خودم نیست 

هنوز منتظرم

هنوز عزیزترینه

هنوز دلتنگم

صداش میتونه معجزه کنه

نگاهش میتونه زندگی ببخشه

اگه بود نیازی به این جملات نبود

اگه بود بهشت بود اینجا

پ.ن: این روزها همه میگن فراموشش کن                                                                 

دلم روشنه نمی دونم چرا حس می کنم میاد

شدیدا بهش تعهد دارم و به هیچ کسی فکر نمی کنم و حتی دلمم نمی خواد به کسی فکر کنم یا با کسی همکلام بشم

انگار به کسی تعهد قانونی و شرعی و دائمی داشته باشی

حقا که دل را قدرتی است که محکم ترین اسناد قانونی از آن خالی اند.

مگر میشه یکی را تا این اندازه دوست داشت و خیانت کرد؟ و به دیگری اندیشید؟ 

بزرگترین حایل خوده دله خود لامصبش

لعنت به مهربانی و سادگی ات دختر