کجایییییییییییییییییییی

می شود دست هایم را بگیری؟

می شود صدایم کنی

می شود بشنوی مرا

نگاهم کنی 

آغوش بگشایی 

ادامه مطلب ...

تلخ است بسیار تلخ

روزهایی که حالم خیلی بده اصلا توان نوشتن هم ندارم و این روزهای سرد و یخ زده ی دلم ندای درد سر داده اند.

چشمان منتظرم را محکوم می کنم 

انتظار دلم را به چالش می کشم

خودم را می خورم و می خورم

باز هم زنده ام از نوع تلخ

از نوع درد  ادامه مطلب ...

آبمیوه بد مزه

نزدیک یک ماهه مادربزرگم مریضه و نوه و نتیجه و غیره تقریبا هر روز میان عیادتش و خلاصه اینجا همش شلوغ پلوغه

دیروز کنارش نشسته بودم که خالم براش آب انار آورد دیدم با اکراه داره می خوره و من فک کردم بخاطر بی اشتهاییه, امروز باز نزدیکش بودم که باز خالم آب انار آورد براش دیدم سخت مقاومت کرد که نمی خورم چند روزه میدی از اینا حالم بدتر میشه معده ام درد میگیره حالت تهوع بهم دست میده.

به لیوان دقت کردم دیدم رنگ این آب میوه اصلا طبیعی نیست, خواهرم لیوان رو از خالم گرفت تا بخوره تا به دهنش رفت دیدم فوری پسش داد و گفت نمی دونم چرا مزه ی بدی داره   ادامه مطلب ...

درد دارد حال این روزها

می گویی حالت خوب نیست

حال منم خوب نیست

واقعیتش حال خیلی از مردم هم خوب نیست

این حال بد مسری است این روزها

طی همین دو ماه اخیری که من توی بحران های عاطفی بودم اولش زلزله اومد و جان خیلی از هموطن های کورد رو گرفت, بعدش هم مردم ریختند تو خیابون برای اعتراض و خیلی از جوو نها و نوجوون ها کشته شدند.  ادامه مطلب ...

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.